محرومیت از حکمت (قرآن)آیاتی از قرآن در باره محرومیت از حکمت و آثاراین محرومیت است که بیان آن خواهد آمد. ۱ - اقوام محروم از حکمتآ آیاتی از قرآن کریم به اقوامی که از حکمت بیبهرهاند اشاره دادکه به بیان آن آیات خواهیم پرداخت. . ۱.۱ - بنی اسرائیل عصر عیسیبنی اسرائیل عصر عیسی علیه السلام، از تعالیم حکمت آمیز، تا پیش از بعثت او محروم گشتند. "ولما جاء عیسی بالبینـت قال قد جئتکم بالحکمة ولابین لکم بعض الذی تختلفون فیه.. و هنگامی که عیسی دلایل روشن (برای آنها) آورد گفت: «من برای شما حکمت آوردهام، و آمدهام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید " در این عبارت حضرت مسیح ع محتوای دعوت خود را" حکمت" توصیف میکند، و میدانیم ریشه اصلی" حکمت" به معنی" جلوگیری کردن از چیزی به منظور اصلاح آن" است، و سپس به تمام عقائد حق، و برنامههای صحیح زندگی که انسان را از هر گونه انحراف در ایمان و عمل بازمی دارد، و به تهذیب نفس و اخلاق او میپردازد، اطلاق شده است، و به این ترتیب حکمت در اینجا معنی وسیعی دارد که هم" حکمت نظری" را میگیرد و" هم حکمت عملی " را. ۱.۲ - مردم عصر جاهلیتمردم عصر جاهلیت، از تعالیم حکمت آمیز، تا پیش از بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم محروم بودند. "لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند. " (خداوند بر مؤمنان منت گذارد) شروع شده است که شاید در بدو نظر تصور شود نازیبا است، ولی هنگامی که به ریشه اصلی لغت" منت" باز میگردیم مطلب کاملا روشن میشود، توضیح اینکه همانطور که راغب در کتاب مفردات میگوید: این کلمه در اصل از" من" به معنی سنگهایی است که با آن وزن میکنند و به همین دلیل هر نعمت سنگین و گرانبهایی را" منت" میگویند که اگر جنبه عملی داشته باشد یعنی کسی عملا نعمت بزرگی به دیگری بدهد کاملا زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و برخ افراد بکشد کاری است بسیار زشت، بنا بر این منتی که نکوهیده است به معنی بزرگ شمردن نعمتها در گفتار است اما منتی که زیبنده است همان بخشیدن نعمتهای بزرگ است. خداوند در آیه فوق میگوید: پروردگار بر مؤمنان منت گذارد یعنی نعمت بزرگی عملا در اختیار آنها نهاد. اهمیت یک نعمت بزرگ آن گاه روشن میشود که زمان برخورداری از آن را با زمانهای قبل مقایسه کنیم و فاصله آن دو را بیابیم، قرآن در جمله فوق میگوید نگاهی به دوران قبل از اسلام بکنید و ببینید در چه حال و چه روزی بودید و از کجا به کجا رسیدید. جالب توجه اینکه قرآن از وضع دوران جاهلیت به" ضلال مبین": " گمراهی آشکار" تعبیر کرده است زیرا: ضلال و گمراهی انواع و اقسامی دارد، بعضی از وسائل گمراهی طوری است که انسان به آسانی نمیتواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهی چنان است که هر کس مختصر عقل و شعوری داشته باشد، فوری پی به آن میبرد. مردم دنیا بویژه مردم جزیرة العرب در زمان بعثت پیامبر اسلام صدر ضلالت و گمراهی روشنی بودند، سیه روزی و بدبختی، جهل و نادانی، و آلودگیهای گوناگون معنوی در آن عصر، تمام نقاط جهان را فرا گرفته بود، و این وضع نابسامان بر کسی پوشیده نبود. "هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند " ۱.۳ - نابخرداننابخردان، بی بهره از حکمت و معارف دینی هستند. "یؤتی الحکمة من یشاء ومن یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا وما یذکر الا اولوا الالبـب. (خدا) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میدهد و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمیکنند، و) متذکر نمیگردند. " کلمه" الباب" جمع" لب" است، " و لب" در انسانها به معنای عقل است، چون عقل در آدمی مانند مغز گردو است نسبت به پوست آن، و لذا در قرآن" لب" به همین معنا استعمال شده. کلمه" تذکر" که مصدر" یذکر" است به معنای منتقل شدن از نتیجه به مقدمات نتیجه، و یا منتقل شدن از مقدمات به نتیجه است، و آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه به دست آوردن حکمت متوقف بر تذکر است، و تذکر هم متوقف بر عقل است، پس کسی که عقل ندارد حکمت ندارد، و ما در گذشته آنجا که سخن در ادراکهایی که در قرآن آمده داشتیم، در باره عقل چیزهایی گفتیم. ۲ - آثار محرومیت از حکمتهمچنین آیات یاد شده به آثار و پی آمدهای منفی محرومیت از حکمت نیز اشاره دارد. ۲.۱ - اختلاف و نزاعمحرومیت از حکمت، درپی دارنده اختلافها و نزاعهای بی فایده است. " ولما جاء عیسی بالبینـت قال قد جئتکم بالحکمة ولابین لکم بعض الذی تختلفون فیه فاتقوا الله واطیعون. و هنگامی که عیسی دلایل روشن (برای آنها) آورد گفت: «من برای شما حکمت آوردهام، و آمدهام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید " بنی اسرائیل عصر عیسی علیه السلام ، بر اثر محرومیت از حکمتهای الهی به اختلافها و نزاعهای بی جهت، گرفتار شدند. "ولما جاء عیسی بالبینـت قال قد جئتکم بالحکمة ولابین لکم بعض الذی تختلفون فیه فاتقوا الله واطیعون. و هنگامی که عیسی دلایل روشن (برای آنها) آورد گفت: «من برای شما حکمت آوردهام، و آمدهام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید " ۲.۲ - گمراهیمحرومیت از حکمت، سبب ضلالت و گمراهی است. "لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند. " "هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. > و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند " غوطه ور بودن مردم عصر جاهلیت در گمراهی، به علت محرومیتشان از حکمتهای الهی است. "لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند. " هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. > و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند " ۳ - پانویس۴ - منبعقرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «محرومیت از حکمت» ردههای این صفحه : حکمت | موضوعات قرآنی
|